ببینید به نظر من اصلن معنی نداره آدم بیاد از گذشتهی خودش احساس پشیمونی کنه. بر فرض که الآن بهتر از قبل خودمون میفهمیم و متوجه میشیم؛ ولی خب اگه اون گذشتهی خودمون رو نداشتیم، میتونستیم به الآن خودمون برسیم؟ میتونستیم راهِ خونه رو طی نکرده به خونه برسیم؟ نه دیگه؛ نمیشه. همینه که فکر میکنم باید گذشتهی خودمون رو باید به شکل یه خیابون نگاه کنیم. یعنی چه خوب، چه بد، این میسر باید طی میشده. راه رفتن هم پشیمونی نداره اصولن. شاعر میفرماید «هستم اگر میروم؛ گر نروم نیستم». یا یه همچین چیزی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر